مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب
فرهنگی،دینی،خبری

گمرك ایران به مسافران ورودی و خروجی هشدار داد تا از حمل ساك یا كیف افراد ناشناس در فرودگاه‌ها خودداری كنند.

كمیته مبارزه با مواد مخدر و پولشویی گمرك ایران اعلام كرد: متأسفانه مشاهده می‌شود كه برخی ناخواسته و از روی احساسات ایرانی در دام قاچاقچیان مواد مخدر گرفتار می‌شوند و به سادگی پس از مواجه شدن با درخواست برخی افراد مبنی بر عدم توانایی جهت جابجایی ساك یا كیف خود، درخواست افراد ناشناس را قبول می‌كنند، در حالی كه در داخل كیف یا ساك این افراد مواد مخدر جاسازی شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, ] [ 14:18 ] [ حسین زارع ] [ ]
خاطراتی خواندنی از حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی 
  

 یک بار قرار بود، «هانری‌کربن فیلسوف فرانسوی» خدمت ایشان برسد، آقا قبلا در اتاق برای او صندلی آماده کرده‌ بودند، ولی خودشان روی زمین ‌نشستند؛ هانری کربن به خاطر احترام به استاد از نشستن روی صندلی خودداری ‌کرد، ولی استاد فرمودند« شما چون به صندلی عادت کرده‌اید و نشستن روی زمین برایتان مشکل است، دوست دارم پیش من راحت باشید. حتی با این که ماه رمضان بود، خواست برایش چایی بیاورید، امّا هانری کربن گفت که ماه رمضان است و لازم نیست چایی بیاورید.
به گزارش جهان به نقل از حوزه نیوز، حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی پسر ارشد آیت الله العظمی مرعشی نجفی‌(ره) که نزدیک به پنجاه سال از عمر با برکت پدر را درک کرده است درگفت وگوی اختصاصی تفصیلی با خبرنگار مرکز خبر حوزه‌های علمیه، ناگفته‌های زیادی را از زندگی زاهدانه این عالم ربانی تشریح کرد.

 بخش نخست این گفت‌وگو که در آستانه کنگره بین‌المللی آیت الله العظمی مرعشی نجفی انجام شد، تقدیم خوانندگان ارجمند می‌گردد:

 *
نیکی به والدین، رمز موفقیت آیت الله العظمی مرعشی نجفی

...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, ] [ 7:5 ] [ حسین زارع ] [ ]

شاعری که برای والیان و شاهان شعر میگفت و مدیحه سرایی می کرد اینبار به طمع صله نزد کریم خان زند رفت ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:5 ] [ حسین زارع ] [ ]
 

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد …

حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .

سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
...

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:حکایت های شیرین, ] [ 15:30 ] [ حسین زارع ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 13 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب و آدرس sagha3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1346
بازدید دیروز : 756
بازدید هفته : 1346
بازدید ماه : 1346
بازدید کل : 336633
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1346
بازدید دیروز : 756
بازدید هفته : 1346
بازدید ماه : 1346
بازدید کل : 336633
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

-----------------
ایران رمان