مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب فرهنگی،دینی،خبری
|
لطیفه دانش آموزی
تکاور مادر: پسرم بازم که نمره تک آوردی!آخه من به توچی بگم؟ پسر: هیچ مادر بهم بگو تکاور! ------ تقویم دانش آموزی به کتابفروشی رفت وگفت : آقا تقویم دارید؟ فروشنده: چه تقویمی؟ دانش آموز: تقویمی که تعطیلی زیاد داشته باشه! ------ تنبیه گوسفندان گوسفندهای چوپانی کم شیرمیدادند برای تنبه واینکه درسی بهشون داده باشه آنها را به چمن مصنوعی برد!! ------ سیاه سرفه بیمارآقای دکتر! گمان کنم سیاه سرفه گرفته باشم! دکتر: پس لطفا اینجا سرفه نکنید تازه دیوارها را رنگ کرده ایم! ------ نشانه مردی به کلانتری رفت وگفت:مردی نصف دماغ مرا کند! افسرنگهبان پرسید: او را میشناسی ؟ نشانه ای چیزی از اوداری؟! مرددستش را در جیبش کردویه چیزی درآورد وگفت : آره ایناهاش! یه تیکه« نصف » گوشش پیش منه!! ------ عبرت از دانش آموزی پرسیدن آینده چی میخوای بشی؟ گفت : یکی دکتر میشه ! یکی معلم میشه! یکی مهندس میشه! منم میخوام درس عبرتی بشم برا همه!! ------ عینکی اولی: آقای دکتر گمون کنم عینک لازم دارم. دومی: بله حتما چون اینجا مغازه ساندویچ فروشیه. ------
موضوعات مرتبط: برچسبها: جلسه اعضاء هیئت امناء مجتمع فرهنگی مذهبی سقای تشنه لب مهرماه93برگزار شد در این جلسه که روز 15مهرماه در محل مجتمع برگزار شد اعضاء آقایان (حجه الاسلام زارع ارنانی ، مهندس زارع و زارع سروی و علی زارع و استاد حسین زارع واکبر زارع ) حضور داشتند بعد از گفتگو و تبادل نظر به شرح ذیل مصوب شد.
جدول برنامه های محرم الحرام 1436ق 1393 ش حسینیه سقای تشنه لب
یزد بلوار شهید دشتی انتهای کوچه ایران خودرو خیابان دهنو سمت چپ مجتمع فرهنگی مذهبی سقای تشنه لب موضوعات مرتبط: برچسبها:
نوحه زمینه سنتی ، واحد سنتی و واحد شد دل عالم پریشان و حزین در عزایت ای امام پنجمین ای شهید زهر کینه السلام چشمه ی نور مدینه السلام باقرالعلمی و نور سرمدی لاله ای از بوستان احمدی تو قمر در آسمان رحمتی مصحف اله را بیان رحمتی گرچه بر خون شریعت تشنه بود بر تن اسلام همچون دشنه بود دشمن از ضربه زدن ناکام شد قال باقر حافظ اسلام شد ای فدای داغِ بر دل حاکی ات ای به قربان مزار خاکی ات در عزایت رزق ما درد و غم است هر چه گریم در عزای تو کم است ای تمام هستیت وقف هدف وقف راه دین و قرآن و شرف دیده ی آفاق شد گریان تو مقتدای عشق،جان قربان تو ای امام پنجم،ای نور خدا روضه خوان روضه های کربلا ای که بودی بین مشتاقان عشق یاوران حضرت سلطان عشق عصر عاشورا جسارت دیده ای بر حرم ظلم و جنایت دیده ای بهر ما از صورت نیلی بخوان روضه ای از ضربه ی سیلی بخوان گو چه شد که شمر ، آن سر را برید نیمروزه قامت زینب خمید موضوعات مرتبط: برچسبها:
هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد غروب سرخ محرم نمی رود از یاد
به گاهواره ی خالی اصغرم سوگند رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد
فرات بود و عطش بود و کودکان حرم خروش غیرت زمزم نمی رود از یاد
دمی که هستی زینب ز روی زین افتاد همان مصیبت اعظم نمی رود از یاد
به دشت دختر و زنها برهنه پا و دوان بدون یاور و محرم ، نمی رود از یاد
به شام بر سر ما سنگ می زدند از بام بلاي شهر جهنم نمی رود از یاد
به شهر شام ، به بزم یزید ، بین طشت سر شکسته و درهم نمی رود از یاد رضا رسول زاده موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
تو را غرق محن کردند اما.. غریبت در وطن کردند اما... غریبانه تو جان دادی، ولیکن تو را غسل و کفن کردند اما... سید مجتبی شجاع ==========
غروب قافله یادت نمیرفت
صدای هلهله یادت نمیرفت
گلو و قلب و چشمت سوخت عمري
سه تیر حرمله یادت نمیرفت
یوسف رحیمی
موضوعات مرتبط: برچسبها:
من غصّه دار غصّه های بی قرینم
من کربلا را یادگار آخرینم من یادگار روزهای خاک و خونم من یادگار چهره های لاله گونم من تشنگی را در حرم احساس کردم یاد دو دست خونی عبّاس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جدّ غریبم را بریدند من دیده ام در وقت تشییع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه گرچه کنون مسموم از زهر هشامم من کشته ی ویرانه ای در شهر شامم من روضه خوانی در منا برپا نمودم خود روضه خوان قتل آن مظلوم بودم من سوختم از داغ بانوی مدینه سنگ مدینه می زدم هر دم به سینه حالا که نقش زهر کین در سینه مانده از جسم پاک من فقط یک اسم مانده یارب قرارم را ز نیرنگش ربوده در مجلس مستی مرا دعوت نموده زهر عدو خون کرده قلب آتشین را گریان نموده چشم زین العابدین را حبیب الله موحد موضوعات مرتبط: شهادت امام باقر (ع) موضوعات مرتبط: برچسبها: پنج شنبه 10/7/1393 زندگی امام باقر (ع) چگونه بود؟
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: ای جابر، تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشکل من است، علم را میشکافد و تفسیر و توضیح میدهد.
حضرت امام محمد باقر (ع)، امامی است که همه لحظات عمر با برکتش، در راه ارشاد و هدایت انسانها به پایان رسید. امامی که از زمینهسازیهای پدرش امام سجاد (ع) در راستای معرفی مکتب تشیع و مبارزه با طاغوت زمان، بهرهبرداری بسیار کرد و با تربیت شاگردان برجسته و تبیین فقه ناب اسلام و اهل بیت (علیهمالسلام)، بزرگترین قدم را برای شناسایی تشیع و مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) برداشت. او در سن چهار سالگی در کربلا و ماجرای عاشورای حسینی حضور داشت و در سفر کوفه و شام همراه پدر، همه سختی این سفر را تحمل کرد و بر اساس فرهنگ عاشورا تربیت شد. او تجسمی از ارزشهای والای انسانی و کمالات اخلاقی بود، پیامبر اکرم (ص) از او یاد و تجلیل فراوانی نموده است؛ چنانکه جابر بن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: ای جابر! تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشکل من است، علم را میشکافد و تفسیر و توضیح میدهد. [1] زندگی امام باقر (ع) را میتوان در سه بخش بیان نمود: 1 - امام باقر (ع) در عصر پدر (38 سال). 2 - دوران امامت (20 سال). 3 - نمونهای از گفتار و رفتار امام باقر (ع). بخش اول:اسم مبارک آن حضرت محمد، لقبش باقر، شاکر و امین. کنیهاش ابوجعفر، نام پدر گرامیاش علی بن الحسین (ع) و نام مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) بود. در اول رجب سال 57 ه. ق در مدینةالنبی متولد و در سال 114 ه. ق در همان شهر، شهید شد و از دنیا رفت. او از دو طرف، نَسَبش به هاشم میرسید و هم از دو طرف، نسبش به امام علی (ع) میرسید. قبر شریفش در مدینه، در قبرستان [2] بقیع کنار قبر پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) است. امام باقر (ع) دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه جلادان اموی، بیرمق مانده است، از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد (ع) و خط فکری تشیع را آشکار سازد.
دوران عمر شریف امام باقر (ع):1 - سه سال و شش ماه و ده روز با جدّ بزرگوارش امام حسین (ع). 2 - سی و چهار سال و پانزده روز با پدرش امام سجاد (ع). 3 - نوزده سال و ده ماه و 12 روز مدت امامت. امام صادق (ع) درباره مقام مادر امام باقر (ع) فرموده است: «کانت صدیقه لم تدرک فی آل الحسن امرأهٌ مثلها» [3] او یک صدیقه راستگو و راستکردار بود و در خاندان امام حسن (ع)، بانویی مانند او یافت نمیشود. بخش دوم و سوم:دوران امامت امام باقر (ع): در محرم سال 95 ه. ق پس از شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد (ع)، دوران امامت امام باقر (ع) هنگامی که 38 سال از عمر شریفش میگذشت، آغاز گردید و تا ذیحجه 114 ه. ق و حدود 20 سال طول کشید. امام باقر (ع) در این مدت در مدینه زندگی میکرد و خلفای عصرش به ترتیب چنین بودند: 1 - ولید بن عبدالملک، که حدود پنج ماه از امامت امام باقر (ع) در عصر خلافت او واقع شد. 2 - سلیمان بن عبدالملک، از سال 96 تا 99 ه. ق که چهار سال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود. 3 - عمر بن عبدالعزیز، از سال 99 تا 101 که دو سال و پنج ماه از امامت امام باقر (ع) با این عصر مصادف شد. 4 - یزید بن عبدالملک، از سال 101 تا 105 ه. ق که چهار سال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود. 5 - هشام بن عبدالملک از سال 105 تا 114 ه. ق که حدود 9 سال بخش آخر امامت امام باقر (ع) در این عصر پر آشوب واقع شد و سرانجام به دستور او و توسط والی مدینه مسموم شد و به شهادت رسید. [4] تأسیس حوزه علمیه و نهضت فرهنگی تشیع:امام باقر (ع) دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه جلادان اموی، بیرمق مانده است، از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد (ع) و خط فکری تشیع را آشکار سازد. آن حضرت به خوبی میدانست که همین موضوع، زمینه عمیق و بنیانکن برای مبارزه با طاغوتیان خواهد شد و در درازمدت، شیعیان را به صحنه میآورد و مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) را زنده خواهد کرد. بنابر این، امام باقر (ع) زمینهسازی بسیار عمیق و خوبی را در این راستا نمود و پس از او، فرزند برومندش امام صادق (ع) با تشکیل حوزه علمیه چهار هزار شاگردی، آن را به ثمر رسانید و به عنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی در تاریخ اسلام، آشکار و ماندگار ساخت. بنابر این میتوان گفت: امام باقر (ع) موسس و بنیانگذار حوزه علمیه شیعه و نهضت فکری و انقلاب فرهنگی تشیع بود. [5] امام باقر (ع) شاگردانی مانند: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر، برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق (ع) فرمود: این چهار نفر، مکتب و احادیث پدرم را زنده کردند؛ و فرمود: صلوات خدا بر آنها در حال زندگی و پس از مرگ [6]. یکی از شاگردان پرورش یافته امام باقر (ع) یعنی جابر بن یزید جُعفی، پس از هجده سال کسب علم و آموختن هفتاد هزار حدیث از محضر امام باقر (ع)، هنگام وداع از آن حضرت (برای مراجعت به کوفه)، از ایشان تقاضای حدیث و پند و نصیحت میکند! امام باقر (ع) میفرماید: بعد از هجده سال کسب علم و کمال، بس نیست؟ جابر عرض میکند: آری، شما دریایی هستید که آبش تمام نمیشود و به قعر آن نمیتوان رسید. امام باقر (ع) میفرماید: سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنها اعلام کن بین ما و خداوند، هیچ خویشاوندی نیست و به پیشگاه خداوند کسی نزدیک نگردد، مگر در پرتو اطاعت و پیروی؛ ای جابر، کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، او دوست ما خواهد بود، و کسی که نافرمانی خدا کند، دوستی ما به حال او سودی نخواهد بخشید. [7]
پینوشتها: [1] - اصول کافی، ج 1، ص 469. [2] - الارشاد شیخ مفید، ترجمه حاج سید هاشم رسولی محلاتی، انتشارات علمیه الاسلامیه، چاپ دوم، قطع وزیری، ص 156. [3] - اصول کافی، ج 1، ص 496. [4] - اقتباس از تتمه المنتهی، ص 73 تا 90 از تاریخ یعقوبی آدرس داده شده. [5] - گرچه اساس تشیع در عصر رسول خدا (ص) پیریزی شد، ولی حکومت ننگین بنیامیه، این اساس را درهم ریخت و امام باقر (ع) آن را نوسازی کرد. [6] - بهجه الآمال، ج 4، ص 69 (به نقل از سیره چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردی، ص 463، نشر مطهر، 1378، قطع وزیری). [7] - سفینه البحار، ج 2، ص 142، بحار، ج 78، ص 183. موضوعات مرتبط: برچسبها: مطلب جالب تربیتی ﺩﺭ بعض ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﻫﺎ ۹ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ ﻭ ﺑﻪ ۱۰ ﺑﭽﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻫﺮ ﮐﯽ سبک زندگی موضوعات مرتبط: برچسبها:
امام باقر (علیه السلام)
امام باقر(علیه السلام): آیا شیعیانمان را معرّفى كنم آنها دژهاى محكمى هستند و سینه هاى امانتدارى هستند و صاحبانعقل هایى وزین و متین هستند شایعه پراكنى نمى كنند و اسرار را فاش نمى كنند وآدم هاى خشك و خشن و ریاكار هم نیستند راهبان شب و شب زنده داران و شیرانروزند. موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
||||||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |