مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب فرهنگی،دینی،خبری
|
من غصّه دار غصّه های بی قرینم
من کربلا را یادگار آخرینم من یادگار روزهای خاک و خونم من یادگار چهره های لاله گونم من تشنگی را در حرم احساس کردم یاد دو دست خونی عبّاس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جدّ غریبم را بریدند من دیده ام در وقت تشییع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه گرچه کنون مسموم از زهر هشامم من کشته ی ویرانه ای در شهر شامم من روضه خوانی در منا برپا نمودم خود روضه خوان قتل آن مظلوم بودم من سوختم از داغ بانوی مدینه سنگ مدینه می زدم هر دم به سینه حالا که نقش زهر کین در سینه مانده از جسم پاک من فقط یک اسم مانده یارب قرارم را ز نیرنگش ربوده در مجلس مستی مرا دعوت نموده زهر عدو خون کرده قلب آتشین را گریان نموده چشم زین العابدین را حبیب الله موحد موضوعات مرتبط: شهادت امام باقر (ع) موضوعات مرتبط: برچسبها: پنج شنبه 10/7/1393 زندگی امام باقر (ع) چگونه بود؟
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: ای جابر، تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشکل من است، علم را میشکافد و تفسیر و توضیح میدهد.
حضرت امام محمد باقر (ع)، امامی است که همه لحظات عمر با برکتش، در راه ارشاد و هدایت انسانها به پایان رسید. امامی که از زمینهسازیهای پدرش امام سجاد (ع) در راستای معرفی مکتب تشیع و مبارزه با طاغوت زمان، بهرهبرداری بسیار کرد و با تربیت شاگردان برجسته و تبیین فقه ناب اسلام و اهل بیت (علیهمالسلام)، بزرگترین قدم را برای شناسایی تشیع و مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) برداشت. او در سن چهار سالگی در کربلا و ماجرای عاشورای حسینی حضور داشت و در سفر کوفه و شام همراه پدر، همه سختی این سفر را تحمل کرد و بر اساس فرهنگ عاشورا تربیت شد. او تجسمی از ارزشهای والای انسانی و کمالات اخلاقی بود، پیامبر اکرم (ص) از او یاد و تجلیل فراوانی نموده است؛ چنانکه جابر بن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: ای جابر! تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشکل من است، علم را میشکافد و تفسیر و توضیح میدهد. [1] زندگی امام باقر (ع) را میتوان در سه بخش بیان نمود: 1 - امام باقر (ع) در عصر پدر (38 سال). 2 - دوران امامت (20 سال). 3 - نمونهای از گفتار و رفتار امام باقر (ع). بخش اول:اسم مبارک آن حضرت محمد، لقبش باقر، شاکر و امین. کنیهاش ابوجعفر، نام پدر گرامیاش علی بن الحسین (ع) و نام مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) بود. در اول رجب سال 57 ه. ق در مدینةالنبی متولد و در سال 114 ه. ق در همان شهر، شهید شد و از دنیا رفت. او از دو طرف، نَسَبش به هاشم میرسید و هم از دو طرف، نسبش به امام علی (ع) میرسید. قبر شریفش در مدینه، در قبرستان [2] بقیع کنار قبر پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) است. امام باقر (ع) دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه جلادان اموی، بیرمق مانده است، از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد (ع) و خط فکری تشیع را آشکار سازد.
دوران عمر شریف امام باقر (ع):1 - سه سال و شش ماه و ده روز با جدّ بزرگوارش امام حسین (ع). 2 - سی و چهار سال و پانزده روز با پدرش امام سجاد (ع). 3 - نوزده سال و ده ماه و 12 روز مدت امامت. امام صادق (ع) درباره مقام مادر امام باقر (ع) فرموده است: «کانت صدیقه لم تدرک فی آل الحسن امرأهٌ مثلها» [3] او یک صدیقه راستگو و راستکردار بود و در خاندان امام حسن (ع)، بانویی مانند او یافت نمیشود. بخش دوم و سوم:دوران امامت امام باقر (ع): در محرم سال 95 ه. ق پس از شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد (ع)، دوران امامت امام باقر (ع) هنگامی که 38 سال از عمر شریفش میگذشت، آغاز گردید و تا ذیحجه 114 ه. ق و حدود 20 سال طول کشید. امام باقر (ع) در این مدت در مدینه زندگی میکرد و خلفای عصرش به ترتیب چنین بودند: 1 - ولید بن عبدالملک، که حدود پنج ماه از امامت امام باقر (ع) در عصر خلافت او واقع شد. 2 - سلیمان بن عبدالملک، از سال 96 تا 99 ه. ق که چهار سال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود. 3 - عمر بن عبدالعزیز، از سال 99 تا 101 که دو سال و پنج ماه از امامت امام باقر (ع) با این عصر مصادف شد. 4 - یزید بن عبدالملک، از سال 101 تا 105 ه. ق که چهار سال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود. 5 - هشام بن عبدالملک از سال 105 تا 114 ه. ق که حدود 9 سال بخش آخر امامت امام باقر (ع) در این عصر پر آشوب واقع شد و سرانجام به دستور او و توسط والی مدینه مسموم شد و به شهادت رسید. [4] تأسیس حوزه علمیه و نهضت فرهنگی تشیع:امام باقر (ع) دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه جلادان اموی، بیرمق مانده است، از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد (ع) و خط فکری تشیع را آشکار سازد. آن حضرت به خوبی میدانست که همین موضوع، زمینه عمیق و بنیانکن برای مبارزه با طاغوتیان خواهد شد و در درازمدت، شیعیان را به صحنه میآورد و مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) را زنده خواهد کرد. بنابر این، امام باقر (ع) زمینهسازی بسیار عمیق و خوبی را در این راستا نمود و پس از او، فرزند برومندش امام صادق (ع) با تشکیل حوزه علمیه چهار هزار شاگردی، آن را به ثمر رسانید و به عنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی در تاریخ اسلام، آشکار و ماندگار ساخت. بنابر این میتوان گفت: امام باقر (ع) موسس و بنیانگذار حوزه علمیه شیعه و نهضت فکری و انقلاب فرهنگی تشیع بود. [5] امام باقر (ع) شاگردانی مانند: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر، برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق (ع) فرمود: این چهار نفر، مکتب و احادیث پدرم را زنده کردند؛ و فرمود: صلوات خدا بر آنها در حال زندگی و پس از مرگ [6]. یکی از شاگردان پرورش یافته امام باقر (ع) یعنی جابر بن یزید جُعفی، پس از هجده سال کسب علم و آموختن هفتاد هزار حدیث از محضر امام باقر (ع)، هنگام وداع از آن حضرت (برای مراجعت به کوفه)، از ایشان تقاضای حدیث و پند و نصیحت میکند! امام باقر (ع) میفرماید: بعد از هجده سال کسب علم و کمال، بس نیست؟ جابر عرض میکند: آری، شما دریایی هستید که آبش تمام نمیشود و به قعر آن نمیتوان رسید. امام باقر (ع) میفرماید: سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنها اعلام کن بین ما و خداوند، هیچ خویشاوندی نیست و به پیشگاه خداوند کسی نزدیک نگردد، مگر در پرتو اطاعت و پیروی؛ ای جابر، کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، او دوست ما خواهد بود، و کسی که نافرمانی خدا کند، دوستی ما به حال او سودی نخواهد بخشید. [7]
پینوشتها: [1] - اصول کافی، ج 1، ص 469. [2] - الارشاد شیخ مفید، ترجمه حاج سید هاشم رسولی محلاتی، انتشارات علمیه الاسلامیه، چاپ دوم، قطع وزیری، ص 156. [3] - اصول کافی، ج 1، ص 496. [4] - اقتباس از تتمه المنتهی، ص 73 تا 90 از تاریخ یعقوبی آدرس داده شده. [5] - گرچه اساس تشیع در عصر رسول خدا (ص) پیریزی شد، ولی حکومت ننگین بنیامیه، این اساس را درهم ریخت و امام باقر (ع) آن را نوسازی کرد. [6] - بهجه الآمال، ج 4، ص 69 (به نقل از سیره چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردی، ص 463، نشر مطهر، 1378، قطع وزیری). [7] - سفینه البحار، ج 2، ص 142، بحار، ج 78، ص 183. موضوعات مرتبط: برچسبها:
امام باقر (علیه السلام)
امام باقر(علیه السلام): آیا شیعیانمان را معرّفى كنم آنها دژهاى محكمى هستند و سینه هاى امانتدارى هستند و صاحبانعقل هایى وزین و متین هستند شایعه پراكنى نمى كنند و اسرار را فاش نمى كنند وآدم هاى خشك و خشن و ریاكار هم نیستند راهبان شب و شب زنده داران و شیرانروزند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
چه ظلمها که به اولاد مصطفی کردند
خدا گواست به آل علی جفا کردند
گلوی تشنه بریدند از حسینش سر
سر مقدس او را به نیزهها کردند
امام چارم ما را به شام آوردند
میان خلق ورا خارجی صدا کردند
امام پنجم ما را به زهر کین کشتند
بسا ستم که به آن حجت خدا کردند
به بیت حضرت صادق هجوم آوردند
قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
سر برهنه دل شب ز خانهاش بردند
چه ظلمها که به آن نجل مصطفا کردند
در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم
گریستند و برای پدر دعا کردند
همه سواره و او را پیاده میبردند
نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند
سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند!
امام صادق ما را به زهر کین کشتند
مدینه را زغمش دشت کربلا کردند
هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی
که خط خویش ز آل علی، جدا کردند
برای غصب خلافت زدند زهرا را
چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند
به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند
حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند
بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم»
که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند
موضوعات مرتبط: برچسبها: پرپر شده شقايق (2) مولا امام صادق(ع)
موضوعات مرتبط: برچسبها: شهادت مولی الموحدین امیر مومنان علی (علیه السلام) تسلیت باد حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:تزريق خون به روزهدار، مبطل روزه نیست
شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) - حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به پرسشی درباره حکم تزریق خون به روزه دارپاسخ داده است. به گزارش شفقنا متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است: آيا تزريق خون به روزهدار، مبطل روزه است؟ مبطل روزه نيست. والله العالم انتهای پیام موضوعات مرتبط: برچسبها: اعیاد شعبانیه مبارکباد موضوعات مرتبط: برچسبها: خنده پيامبر (ص )روزى پيامبر (ص ) به طرف آسمان نگاه مى كردند و مى خنديدند، شخصى به آن حضرت عرض كرد: چرا مى خنديد؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: بواسطه يك عمل وارد بهشت شدروز قيامت مردى را مى آورند كه وقتى متوجّه اوضاع و احوال خود مى شود، مى بيند اصلا حسنه اى ندارد! موضوعات مرتبط: برچسبها: نماز بی ریا! موضوعات مرتبط: برچسبها:
در زمان خلافت معتصم عباسی یکی از وزبران او، کاخِ سر به فلک کشیده اى داشت که بر خانه های اطراف مشرف بود. او بیشتر اوقات درکاخ خود می نشست و به تماشای زنان و دختران همسایگان می پرداخت. روزی هنگام تماشا چشمش به دختری زیبا و با جمال افتاد و زیبایی اش نظر او را جلب کرد. وزیر از پدر دختر و کسب وکار او پرسید. در جواب گفتند: پدرش از تجار بازار است. وزیر کسی را به خواستگاری دختر فرستاد؛ اما پدر دختر قبول نکرد و گفت: دختر من باید با یکی از تجارکه در شأن من است ازدواج کند و شأن وزیر از شأن یک تاجر بالاتر است. وزیر از حرف پدر دختر مایوس شد و راز خود را به یکی از نزدیکان خودگفت و از او راه چاره ای خواست. آن شخص گفت: علاج آن، هزار دینار است. با این مبلغ می توانی به وصال دختر مورد علاقه ات برسی وزیر با تعجب پرسید: چگونه ممکن است با هزار دینار به خواسته خود برسم در حالی که حاضرم در این راه دویست هزار دینار خرج کنم! آن شخص گفت: هزار دینار را به ده نفر ازکسانی که عدالت شان نزد قاضی ثابت است می دهی تا آنها در دادگاه شهادت دهندکه وزیر آن دختر را عقدکرده و مهر زیادی هم برای آن تعیین کرده است. هنگامی که پدر دختر چنین مهریه سنگینی را مشاهده کند حتما به ازدواج او راضی می شود. وزیر هزار دینار آماده کرد و به ده نفر داد که در دادگاه شهادت دهند وزیر با دختر ازدواج کرده است، آنگاه کسی را نزد پدر دختر فرستاد که زن من باید به منزلم بیاید و دیگر نمی خواهم در خانه پدر باشد. وقتی پدر دختر از ماجرا آگاه شد، ناراحت شد و در دادگاه از وزیر شکایت کرد، قاضی هم دستور داد هر دو نفر در دادگاه حاضر شوند و شهود هم آمدند و به نفع وزیر شهادت دادند. قاضی حکم کرد که وزیر نقداً تمام مهریه را در دادگاه به پدر دختر تسلیم کند و همسرش را به خانه خود ببرد و حکم هم اجرا شد. پدر دخترکه از شهادت دروغ آن ده نفر و حکم قاضى ناراحت بود، هر چه تلاش کرد که خود را نزد خلیفه برساند و داستان خود را برای او نقل کند، ممکن نشد تا این که روزی به یکی از دوستانش که از مشاوران خلیفه بود، نقشه وزیر را بازگو کرد وگفت: من چگونه مى توانم خود را به خلیفه برسانم و عرض حال کنم؟ مشاور خلیفه گفت: خود را به لباس خدمتگزاران خلیفه درآور و با آنان داخل کاخ شو و مطلب خود را به گوش خلیفه برسان. تاجر به دستور دوستش عمل کرد و خود را به خلیفه رسانید و در خلوت، قضیه خود را براى او شرح داد. معتصم دستور داد وزیر را حاضر کنند. وقتی او حاضر شد از هیبت خلیفه خود را باخت و چاره اى جز راستی ندید، فکرکرد اگر راست بگوید خلیفه هم او را مورد عفو خود قرار می دهد. بعد از اقرار وزیر، خلیفه دستور داد آن ده نفر شاهد را هم احضارکنند. وقتی آنان حاضر شدند، واقعیت ماجرا را برای خلیفه تعریف کردند. معتصم دستور داد هریک از شهود را بر یکی از دروازه های قصر، داربزنند و وزیر خائن را هم میان پوست گاوی که تازه کنده اند، قرار دهند و ماموران آنقدر با چوب بر آن بزنند تا گوشت و استخوان و پوست وزیر با یکدیگر مخلوط شود، سپس امرکرد که تاجر دختر خود را به خانه ببرد و در عوض مهریه او، کاخ و اموال وزیر را در اختیار پدر دختر قرار دهند. 1 ------------------
1. خز ینـة ا لجوا هر، ص 624. موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها: حلول ماه ربیع را تبریک میگوییم موضوعات مرتبط: برچسبها: اربعين است اربعين كربلا
هر طرف غوغايي از غم ها به پا
گويي از آن خيمه هاي نيمه سوز
خود صداي العطش آيد هنوز
موضوعات مرتبط: برچسبها:
روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مالاندوزی کرده بود و پول و دارایی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: میخواهم تمام اموالم را به آن دنیا ببرم. او از زنش قول گرفت که تمامی پولهایش را به همراهش دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند. چند روز بعد مرد خسیس مرد. وقتی مأموران کفن و دفن، مراسم مخصوص را بهجا آوردند و میخواستند تابوت مرد را ببندند و آن را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید این صندوق را هم در کنارش بگذارم. آشنایان مرحوم که از این کار تعجب کرده بودند، به او گفتند آیا واقعاً میخواهد به وصیت عمل نماید؟ زن گفت: من نمیتوانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی داراییاش را در کنارش بگذارم. البته من تمامی داراییهایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم. در مقابل، چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در کنارش میگذارم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند!
موضوعات مرتبط: برچسبها:
ضرب المثل اگر من نبرم ديگري خواهد برد! روزي بود، روزگار بدي بود در عصر روز عاشورا، پس از آن که امام حسين علیه السلام و يارانش شهيد شدند، اتفاق عجيبي افتاد. بازماندگان لشکر يزيد به خيمههاي زنان و فرزندان امام حسين علیه السلام و يارانش حمله کردند و به دزدي و غارت اموال آنها دست زدند. با اين که در خيمههاي زنان ...
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: برچسبها: سرانجام قاتلان امام حسین (ع) ویارانش + جدول
موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها: بهترين دعاهای سر سفره غذادعاى خاصى براى سفره از معصومين(ع) وارد نشده است. حمد و شكر خداوند را به جاى آوردن بعد از غذا مستحب است. خواندن اين دعا مرسوم است. گرچه دليلى براى آن و يا اين كه حتما اين دعا را بايد خواند وجود ندارد «الحمد لله رب العالمين، هنيئا للآكلين و بركة للباذلين، زاد الله النعم، دفع الله النقم، بحرمة سيد العرب والعجم، اللهم تقبل هذا الاحسان من محسنها، بحرمة محمد و آل محمد و بحرمة سورة الفاتحة مع الصلوات». .... دعای سفره الهي به اين سفره بركت بده ..... به اين مائده شكر نعمت بده همه شاد گردیم در اين زندگي ..... به باني اين سفره رحمت بده به آشپز و ميزبان و هم ميهمان .... موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو ٣پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذايی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...
موضوعات مرتبط: برچسبها: می دانم بابا دو بخش است؛ بخشی در صحرا و بخشی بالای نیزه. اما این که عمو چند بخش است، فقط بابا می داند... موضوعات مرتبط: برچسبها: من فقط اسمم چادر است
من فقط یک پارچه ام گل، گلــــــی... خال، خالــــــی... راه، راه... براق… ساده... از هر نوعی که باشم فقط جسمــــــــت را می پوشانم! تو، برای نگــــــاهت هم چادر خریده ای؟ صدایـــــت چه؟ صدایت چادریست؟ دلــها، دلها گاهی اوقات پوشیه می خواهند، برای او چه میکنی؟ من به تنهایی حجاب نیستم! من فقط اسمم چـــــــــادر است... برای فاطمـــــی بودنت چه میکنی؟! موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها: نَصوح مردى بود شبیه زنها، صورتش مو نداشت و پستانهایى برجسته چون پستان زنها داشت و در حمام زنانه کار مى کرد. موضوعات مرتبط: برچسبها:
قيامت بي حسين غوغا ندارد"شفاعت بي حسين معنا ندارد"حسيني باش كه در محشر نگويند"چرا پرونده ات امضاء ندارد ------------------ عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين ------------------ عالم همه محو گل رخسار حسين است ، ذرات جهان درعجب از كار حسين است . داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش ، يعني كه خداي تو عزادار حسين است ------------------ آبروي حسين به كهكشان مي ارزد ، يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد ، گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست ، گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد ------------------ ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسيدن ماه محرم را به عزادارن راستينش تسليت عرض ميكنم ------------------
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب موضوعات مرتبط: برچسبها: ا علما چگونه ازدواج میکردند/ ماجرای جالب ۴ ازدواج تاریخی اخبرگزاری شبستان: طلبه جوان گفت: چون دختر به خواب رفت، هر بار که نفسم وسوسه میکرد یکی از انگشتان را روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم، به فضل خدا شیطان نتوانست ایمانم را بسوزاند.
به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، فارس نوشت: اول ذیالحجه یادآور سالروز ازدواج پیشوای پارسایان امیرمؤمنان علی(ع) با فاطمه زهرا(س) برترین بانوی عالم خلقت است. به مناسبت گرامیداشت این روز فرخنده در ادامه به ماجرای مراسم ازدواج چند نفر از علمای دینی اشاره میشود: *خواستگاری و ازدواج دختر علّامه مجلسی(ره) روزی استاد محمدصالح مازندرانی یعنی علامه محمّدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمندش میل به ازدواج دارد. بعد از فراغت از تدریس به او گفت: اگر اجازه دهی دختری را برای شما خواستگاری کنم تا از رنج تنهایی آسوده شوی؟ شاگرد جوان سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگی خود را اعلام داشت، ... موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب فضیلت سحر خیزی و نماز شبنوری -بايد توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسيار مبارکي است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقيقي در خلوت شب است ، وقتي است که پيشوايان معصوم اسلام (سلام الله عليهم )مسلمانان را به بيداري و تهجد د ر آن ترغيب مي نمودند ، وقتي است که علماي بزرگ و صلحاي روزگار هميشه در آن وقت از خواب بر مي خاستند و در پيشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار مي پرداختند و حل مشکلات و قضاي حوايج مهم خود را در اين ساعت از آن ذات مقدس مي خواستند و به مقصود مي رسيدند . خداوند در دو جاي قرآن ، کساني را که در سحرگاهان به استغفار مي پردازند و از خداوند کريم و رحيم بخشايش گناهان خود را مي خواهند مورد تمجيد قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرين قسمت از يک ششم شب ميباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز مي شود و تا طلوع فجر ادامه پيدا مي کند ، ولي هر چه به طلوع فجر نزديکتر باشد ، ثواب بيشتري دارد .براي نماز شب فضليت هاي فراواني و تاکيد بسياري در احاديث اهل بيت عصمت (عليهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلي الله غليه وآله وسلم ) در ضمن وصيتهاي خود به حضرت امير المؤمنان (عليه السلام ) فرمودند : « عَليکَ بِصَلوهِ اللّيلِ ، بِصلوهِ الّليلِ ، بِصلوهِ اللّيلِ » يعني سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار .
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب اجابت دعاى مورچه امام 26)روضه كافى ج 2/ ص 87 بحار الانوار ج 14/ ص 94 موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
معماى زن سه شوهره سؤ ال : آن كدام زنى است كه در يك روز از سه شوهر سه مهريه گرفته ، و درپايان روز بى شوهر است ؟ 8)اثنى عشريه / ص 98. موضوعات مرتبط: برچسبها: حدیث نخستين حكمتى كه از لقمان آشكار شد بحار الأنوار :أوَّلُ ما ظَهَرَ مِن حِكَمِ لُقمانَ أنَّ تاجِراً سَكِرَ وخاطَرَ نَديمَهُ أن يَشرَبَ ماءَ البَحرِ كُلَّهُ وإلاّ سَلَّمَ إلَيهِ مالَهُ وأهلَهُ ، فَلَمّا أصبَحَ وصَحا نَدِمَ وجَعَلَ صاحِبُهُ يُطالِبُهُ بِذلِكَ . فَقالَ لُقمانُ : أنَا اُخَلِّصُكَ بِشَرطِ أن لا تَعودَ إلى مِثلِهِ . قُل : أ أَشرَبُ الماءَ الَّذي كان فيهِ وَقتَئِذٍ فَأتِني بِهِ ، أو أشرَبُ ماءَهُ الآنَ فَسُدَّ أفواهَهُ لِأَشرَبَهُ ، أو أشرَبُ الماءَ الَّذي يَأتي بِهِ فَاصبِر حَتّى يَأتِيَ ، فَأَمسَكَ صاحِبُهُ عَنهُ . بحار الأنوار:نخستين حكمتى كه از لقمان آشكار شد، اين بود كه: تاجرى مست شد و با همپيالهاش شرط بست كه همه آب درياچه را بنوشد و گرنه ، خود و عيالش تسليم او شوند. وقتى صبح شد و به هوش آمد ، [از اين شرطبندى] پشيمان شد. رفيقش از او مىخواست كه به شرط عمل كند . لقمان گفت : «من تو را [از اين مخمصه] خلاص مىكنم ؛ به شرط اين كه ديگر چنين كارى نكنى . [به طلبكار] بگو: آيا آبى را كه شرط كرديم، بنوشم ؟ پس آن را بياور [تا بنوشم] . يا آبى را كه الان در درياچه است ، بنوشم ؟ پس دهانههايش را ببند تا آن را بنوشم . يا آبى را كه بعدا خواهد آمد ، بنوشم ؟ پس صبر كن تا بيايد!» . [با اين استدلال] ، رفيقش از او دست بر داشت . منبع: بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 26 نقلاً عن بيان التنزيل لابن شهر آشوب . موضوعات مرتبط: برچسبها: امّا اعمال هر ماه نو چند چيز است اوّل خواندن دعاهاى منقوله در وقت رؤ يت هلال كه بهترين آنها دعاى چهل و سيّم صحيفه كامله است كه در اوّل ماه رمضان ذكر شد دوّم خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع درد چشم سوّم اندكى پنير خوردن روايت است كه هر كس مقيّد كند خود را بخوردن آن در اوّل هر ماه اميد است كه حاجتش در آن ماه ردّ نشود نماز شب اوّل هر ماه چهارم در شب اوّل دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد سوره انعام بخواند و از حق تعالى سؤ ال كند كه او را از هر ترسى و دردى ايمن گرداند و نبيند در آن ماه امرى را كه مكروه او باشد نماز روز اوّل هر ماه پنجم در روز اوّل دو ركعت نماز كند در ركعت اوّل بعد از حمد سى مرتبه قُلْ هُوَاللّهُ و در ركعت دوّم بعد از حمد سى مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ بخواند و بعد از نماز تصدّقى كند چون چنين كند سلامتى خود را در آن ماه از حق تعالى بخرد و از بعضى روايات نقل است كه بعد از نماز بخواند: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ وَما مِنْ دابَّةٍ فِى الاْرْضِ الاّ عَلَى اللّهِ رِزْقُه ا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّه امهربان و نيست جنبده اى در زمين جز آنكه روزى وى به عهده خدا است و مى داند قرارگاه
|
روز |
مناسبت |
سال |
1 |
|
|
1 |
|
|
2 |
جنگ قرقرة الکدر |
1422 هـ |
3 |
5 هـ |
|
4 |
شروع غیبت کبرى امام مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف) |
329 هـ |
4 |
وفات شیخ حسین حلى |
1394 هـ |
4 |
وفات سید عبدالحسین لارى (صاحب کتاب المعارف السلمانیة) |
1342 هـ |
5 |
36هـ |
|
5 |
60 هـ |
|
6 |
8 هـ |
|
6 |
305هـ |
|
7 |
3 هـ |
|
8 |
1344 هـ |
|
10 |
ورود حضرت امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) به مرو |
201 هـ |
12 |
وفات شیخ محمد بن حسین حارثى معروف به شیخ بهائى (صاحب کتاب کشکول) |
1030 هـ |
13 |
وفات آیت الله العظمى سید حسین طباطبائى بروجردى (مرجع تقلید تشیع و صاحب کتاب جامع احادیث الشیعة) |
1380 هـ |
13 |
وفات شیخ محمد طه نجف (صاحب کتاب اتقان المقال) |
1323 هـ |
14 |
وفات شیخ سعید معروف به قطب الدین راوندى (صاحب کتاب الخرائج والجرائح) |
573 هـ |
14 |
65 هـ |
|
15 |
وفات سید عبدالعظیم حسنى از احفاد امام حسن مجتبى (علیهما السلام) |
252 هـ |
15 |
رد شمس براى حضرت امیرمؤمنین على (علیه السلام) در محل مسجد فضیخ معروف به مسجد (ردّ شمس) |
7یا8 هـ |
15 |
غزوه قینقاع |
2 هـ |
16 |
وفات شیخ عبدالله مامقانى (صاحب کتاب تنقیح المقال) |
1351 هـ |
16 |
وفات سید عبدالکریم بن طاووس حلى |
693 هـ |
17 |
وفات شیخ ابى الحسن شعرانى (صاحب کتاب طریق السعادة) |
1393 هـ |
17 |
غزوه بنى سلیم |
|
17 |
207 هـ |
|
17 |
غزوه بنى قینقاع |
|
17 |
5 هـ |
|
18 |
وفات شیخ محمد بن احمد بن ادریس حلى (صاحب کتاب السرائر) |
598 هـ |
20 |
179 هـ |
|
21 |
وفات شیخ حسین آل عصفور (صاحب کتاب الرواشح الربانیة) |
1216 هـ |
21 |
وفات شیخ على غروى نائینى |
1397 هـ |
23 |
وفات سید نعمت الله جزائرى (صاحب کتاب قصص الانبیاء) |
1112 هـ |
24 |
وفات شیخ شعبان گیلانى نجفى |
1348 هـ |
25 |
148 هـ |
|
27 |
وفات سعد بن عبدالله اشعری قمی |
|
28 |
وفات سید روح الله موسوى خمینى (صاحب کتاب آداب الصلاة) |
1409 هـ |
28 |
وفات آیت الله العظمى شیخ جواد تبریزى (مرجع تقلید تشیع و صاحب کتاب صراط النجاة) |
1427 هـ |
29 |
وفات شیخ محمد باقر اصفهانى معروف به وحید بهبهانى (مرجع تقلید تشیع و صاحب کتاب الفوائد الحائریة) |
1205 هـ |