زمزمۀ روضۀ شب دوم
اینجا کجاست برادر دلم به غم اسیره
گرفته غم گلومو زینب داره میمیره
جانم رسیده بر لب برس به دادِ زینب
گرفته ای عزیزم راهِ نفس تو سینه
میشه داداش که مارو برگردونی مدینه
من بی قرارم اینجا دلشوره دارم اینجا
ترسم اینه که روزی به ماتمت بشینم
آخر تو این بیابون داغ تو رو ببینم
ای یار کربلایی می ترسم از جدایی
خواهر با سوز نالت قلب منو نسوزون
پیاده شو ز محمل با این دل پریشون
ای یار و هم زبونم آتیش نزن به جونم
دخت نجیب حیدر ای پاک چون گل یاس
پایین بیا ز ناقه زانو گرفته عباس
با احترام کامل
پایین بیا ز محمل
زیر گلویِ یارت این گودیُ می بینی
یک روز میای و بوسه از پارگیش می چینی
وقت سجود نیزه
اینجاست فرود نیزه
اعوذ بالله من الکرب و البلاء
زمین کربلا اینجاست زینب
دیار پر بلا اینجاست زینب
تحمل می کنی؟ گویم برایت
فراق ما دو تا اینجاست زینب
صدایی آشنا آید به گوشم
که مادر قبل ما اینجاست زینب
چه سرهایی شکسته بین این دشت
مسیر انبیا اینجاست زینب
برای خواب پنجاه سال پیشت
دم تعبیر ها اینجاست زینب
همان جایی که گفته «امّ أیمن»
زمین نینوا، اینجاست زینب
بزن بوسه تمام سینه ام را
ضریح مصطفی اینجاست زینب
همان جایی که قرآنها بیفتد
به زیر دست و پا اینجاست زینب
ببین نرمی زیر حنجرم را
فرود نیزه ها اینجاست زینب
ببین این مهره های محکمم را
ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب
تمام خاک این صحرا خریدم
همه سرّ خدا اینجاست زینب
به مسلخ پا گذاریّ و ببینی
غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب
مبادا معجر از سر وا نمایی
عدوی بی حیا اینجاست زینب
حنا از خون به گیسویت بگیری
حجاب کبریا اینجاست زینب